رسانه؛ تیغ دولبه بیمها و امیدها
تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۹۲۹۷۴
رسانه همیشه وسیلهای برای «رساندن» نیست، بلکه گاهی ابزاری برای «نرساندن» است؛ وقتی رسانه مفاهیم مهمی را پشت خود پنهان میکند و برای اینکه اذهان را درگیر موضوع دیگری کند، محتواهای بزک کرده دیگری را به نمایش میگذارد، میتوان گفت وسیلهای برای نرساندن پیامهای اصلی و درگیر کردن افکار عمومی است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانه عضوی جداناپذیر از زندگی امروز است که استفاده از آن مانند استفاده از دارو است؛ دارویی که اگر کاربرد آن را ندانیم، نمیتوانیم رنجهای بدنی خود را درمان کنیم و اگر بیش از حد مصرف کنندهاش باشیم، عوارض جانبی آن ما را از پای خواهد انداخت؛ رسانه نیز مانند داروست و اگر ندانیم که برای چه چیزی از آن استفاده میکنیم و بدتر از آن، در مصرف آن افراط کنیم، قطعاً آسیب خواهیم دید؛ پس باید آن را بشناسیم تا بتوانیم پیامهایی که هر لحظه و ثانیه دریافت میکنیم، رمز گشایی و به لایههای زیرین آن دست پیدا کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
البته رسانه همیشه وسیلهای برای «رساندن» نیست، بلکه گاهی ابزاری برای «نرساندن» است؛ وقتی رسانه مفاهیم مهمی را پشت خود پنهان میکند و برای اینکه اذهان را درگیر موضوع دیگری کند، محتواهای بزک کرده دیگری را به نمایش میگذارد، میتوان گفت وسیلهای برای نرساندن پیامهای اصلی و درگیر کردن افکار عمومی در حواشی بیفایده شدهاست تا صاحبان آن به اهداف خودشان برسند بنابراین دانستن سواد رسانهای، از نان شب واجبتر است.
آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگوی خبرنگار ایمنا با بهاره نصیری، دانشیار و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، نویسنده کتاب سواد رسانهای، والدگری رسانهای در فضای مجازی است:
ایمنا: تعریف سواد رسانهای آن هم در روزگاری که رسانه عضو جدایی ناپذیر زندگی مردم شده است، چیست؟
نصیری: سواد رسانهای مجموعهای از چشماندازها است که فعالانه در نظر میگیریم و خود را در معرض رسانهها قرار میدهیم تا بتوانیم معنای پیامهایی که با آن مواجه میشویم را تفسیر و پردازش کنیم.
سواد رسانهای، تحریکمان میکند تا با تکنولوژیهای رو به تغییر ارتباطی و اطلاعاتی بیشتری سازگار شویم و ذهن خود را در برابر رسانههای نوین باز کنیم؛ درواقع با این تغییرات، هماهنگ شویم نه اینکه آن را نادیده بگیریم؛ همه ما باید با رسانههای مدرن خودمان را نیز مدرن کنیم.
ایمنا: آیا سواد رسانه به این معنا است که تمام محتواهای دریافتی از سوی آن را نادیده بگیریم؟
نصیری: سواد رسانهای به این معنا نیست که بخواهیم لذایذ یا خوشیهای حاصل از رسانهها را نادیده بگیریم، بلکه بهعنوان مخاطبان یک پیام رسانهای تلاش میکنیم تا پشتپردههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی رسانهها را درک کنیم و موضع ارائه شده در فرایند آن گفتوگو را پردازش، تحلیل انتقادی و بررسی کنیم؛ همانطور که میدانیم رسانهها به طور تفکیک ناپذیر با شبکههای گستردهتر اجتماعی، فرهنگی و نهادی گره خوردند و گاهی نیاز است مخاطب از این روشهای پیچیده و ضد و نقیض مطلع شود.
در جامعه بیشتر مردم فکر میکنند که سواد رسانهای دارند؛ گاهی فکر میکنیم چهره واقعی سلبریتیها را میشناسیم و واقعیت زیادی درباره زندگی آنها میدانیم و یا گستره زیادی از سبکهای موسیقی را میشناسیم و ترجیح دهیم سبک دلخواهمان را انتخاب کنیم؛ شاید بتوانیم به آسانی پیامهایی را با عکس، متن و فیلم بسازیم و به اشتراک بگذاریم، همینطور میدانیم چطور خودمان را در رسانه نمایش دهیم، اطلاعات را جذب کنیم و چطور از رسانهها برای آفرینش پیامهای خودمان و هماهنگ کردن با دیگران بهره بگیریم؛ بله در واقع ما باسوادهای رسانهای هستیم و تواناییهای مهمی مثل سخن گفتن به یک زبان، خوانش و فهم تصاویر و دنبال کردن روایتها کسب کردهایم که دستاوردهای مهمی هستند؛ اگرچه شاید بسیاری از ما آن را تواناییهای معمولی بدانیم اما نباید چنین دست آوردهایی را دست کم گرفت.
با این حال باید بپذیریم که باید سواد رسانه بیشتری داشته باشیم، پایه اطلاعات ما درباره گونههای مختلف رسانهای مثل ترانههای عامه پسند، سایتهای اینترنتی و نماهنگها به شدت رشد کرده اما ممکن است در حوزههای دیگری مثل اقتصاد صنایع رسانهای که تودههای مردم را کنترل میکند، شیوههای تصمیمگیری درباره تولید محتوا یا شیوههای پنهان که بر ما و جامعه ما اثر میگذارد، به آن صورت رشد نکرده باشد؛ پس سطح کنونی سواد رسانهای به ما این امکان را میدهد که با رسانهها کارهای بیشتری انجام دهیم اما اگر دانش خود را در حوزههای بیشتری ارتقا دهیم، میتوانیم در مواجه با رسانهها، کنترل و مدیریت بهتر و بیشتری داشته باشیم.
ایمنا: دانستن شیوه اثرگذاری رسانهها بر روی افراد و جامعه چه فایدهای دارد؟
نصیری: در واقع هرچه از شیوه عمل و اثرگذاری رسانهها بر خود آگاه باشیم، بیشتر میتوانیم اثرات آن را کنترل و مدیریت کنیم؛ همچنین با سوادرسانهای میتوانیم خودمان را از کاربران عادی رسانهها که معمولاً بدون اینکه خودشان متوجه باشند بخش مهمی از زندگی خود را به رسانه واگذار کردند، متمایز کنیم.
معمولاً آنچه اهمیت دارد این است که همیشه در سواد رسانهای دعوت به اندیشیدن عمیق، دقیق و جدی درباره آنچه میبینیم، میخوانیم و میشنویم، وجود دارد؛ همچنین سواد رسانهای به ما در درک فرمولهای رسانهای که بر اساس آن پیامها شکل میگیرند، کمک میکند.
از آنجا که معمولاً پیامهای رسانهای، بسته بندی و مهندسی میشوند، نیازمند سوادرسانهای هستیم تا بتوانیم بستههای فکری، فرهنگی، اقتصادی و ایدئولوژیک را کد گشایی و رمز گشایی کنیم، زیرا همه ما گرفتار یک سری تورهای نامرئی هستیم که همیشه توسط رسانهها گستردهاند و ارائه میشوند.
همواره چیزهایی بین جملات و عبارات هر متنی وجود دارد، که فقط کسانی که دارای قدرت رمز گشایی از این پیامها هستند میتوانند آنها را درک کنند؛ در واقع رسانهها آنچنان نرم و ناخودآگاه بر ذهن ما تأثیر میگذارند که کمتر کسی متوجه اثرات تدریجی و زیرپوستی آن میشود.
ایمنا: در رسانه، مفاهیم پنهانی وجود دارند که بسیاری از افراد متوجه آن نمیشوند، لطفاً درباره آنها توضیح دهید.
نصیری: در سواد رسانهای باید به فرامتن، بیش از متن توجه داشت، یعنی توجه به پیامهای ضمنی، پنهان و مطالبی که شاید در نگاه اول به چشم ما نیایند؛ در این میان افراد فاقد سواد رسانهای، در دل رسانهها حل و جذب میشوند؛ همانند دانههای شکر که در چای حل میشوند و تمام جهان بینی و باورهایشان تحت الشعاع رسانهها قرار میگیرد؛ آنها بدون آنکه مجهز و مسلح به مهارتها و آموزههای سواد رسانهای باشند، هرآنچه میبینند، میشوند و دریافت میکنند را بلافاصله قبول میکنند.
پس سواد رسانهای به ما گوشزد میکند که «حساسیت معقولی» در برابر پیامهایی که دریافت میکنیم داشته باشیم؛ همچنین سواد رسانهای در «رونمایی» و «کشف لایههای زیرین پیامها» و «رمزگشایی» از آنها نیز اهمیت دارد.
در واقع هرچه مخاطبان یک جامعه سطح سواد رسانهای خود را ارتقا دهند، فعالانهتر خود را در معرض رسانهها قرار میدهند و محتواهای رسانهای را تفسیر و پردازش میکنند؛ پس در هر جامعه بحث سواد رسانهای، بسیار مهم است زیرا کسانی که سواد رسانهای کمتری برخوردارند، چشم انداز محدودتر و آسیب پذیری بیشتری نسبت به محتوای رسانهای دارند.
مهارتهای سواد رسانهای مثل ماهیچهها هستند، هرچقدر بیشتر آنها را تمرین دهیم، قویتر میشوند؛ سواد رسانهای نیز همین گونه است و باید دائماً خود را با آموزههای سواد رسانهای هماهنگ کنیم تا استفادههای بهتری از محتواهای رسانهای داشته باشیم.
ایمنا: آموزش سواد رسانهای باید از کجا و چگونه آغاز شود؟
نصیری: سواد رسانهای باید از منازل شروع شود، اگر والدین مجهز به آن نباشند، فرزند هم بیبهره خواهد ماند؛ همانطور که ظهور عصر دیجیتال، منجر به دیجیتالی شدن فرهنگ خانوادهها و در کنار آن والدین دیجیتالی شده است. میتوان گفت خانوادهها، اولین و مهمترین واسطه فرزندان در مواجهه با رسانهها هستند؛ در عصر حاضر، شاید شاهد تغییراتی در مناسبات خانواده هستیم، یعنی بر اساس آنچه آنتونی گیدنز درباره مدلهای خانواده اشاره کرده، در گذشته، رابطهها به صورتی بود که همیشه پدر و مادر میتوانستند داناتر و توانمندتر (اقتدار والدین) از فرزندان خود باشند؛ در عصر حاضر با وجود سبک زندگی دیجیتالی، ما شاهد کمرنگتر شدن اقتدار و قدرت نفوذ والدین شدهایم؛ امروزه والدین باید هم در مقام «یادگیرنده» و هم در مقام «یاددهنده» باشند.
اینکه میگوئیم سواد رسانهای از منازل شروع شود صرفاً به این معنا نیست که پدر و مادر سهم بیشتری داشته باشند زیرا معمولاً بین سن دو الی ۱۴ سالگی، والدین باید ارزشها، آرمانها و هویت خانواده را در مواجه با پیامهای رسانهای به فرزندان منتقل کند؛ از سن ۱۴ سال به بعد شاید والدین دیگر قدرت نداشته باشند که دریچه ذهنی فرزندانشان را کنترل کنند؛ بنابراین اگر از سنین پایین به بحث سواد رسانهای بپردازند، در بزرگسالی ثمره آن را خواهند دید.
همه ما موظفیم با مسئولیت اجتماعی به بازنشر پیامها و اطلاعات در شبکههای اجتماعی بپردازیم؛ همانطور که مراقب اندیشه خود و فرزندانمان هستیم، مراقب اندیشه شهروندان جامعه نیز باشیم و این ارزشهای اخلاقی را به فرزندانمان نیز انتقال دهیم.
ایمنا: چگونه رشد مهارتهای والدین به رشد فرزند و جامعه منجر خواهد شد؟
نصیری: در واقع، انسان زمانی رشد میکند که با خودش صادقتر باشد و دائماً در حال یادگیری تا بیشترین حد ممکن باشد؛ از آنجا که رشد والدین از لحاظ فکری، اجتماعی، اخلاقی، روحی- روانی، دانشی منجر به رشد فرزندان خواهد شد که این مسئله مستلزم بیشترین حد ممکن از یادگیری توسط والدین است؛ البته یادگیری نه به معنای انباشت اطلاعات و مهارتها؛ بلکه تلفیق این یادگیری باید با اندیشههای جدید، تجربههای زندگی و ایدههای نو اتفاق اففتد.
در این راستا، وقتی رشد میکنیم که خودمان را سامان دهیم و ورود اطلاعات به ذهن را با فیلتر همراه کنیم، مثل وقتی که دروازه بان فوتبال میخواهد ضربه پنالتی را بگیرد، حریف و جهت توپ را در نظر میگیرد تا آن را خنثی کند، در واقع والدین نیز وقتی با پیامهای رسانهای مواجه میشود که به دروازههای ذهنی خودشان یا فرزندشان میرسد، باید آن را از صافیهای ذهن عبور دهند و گزینههای بهتر و سالمتری از محتواهای رسانهای را انتخاب کنند.
والدین باید به جای نگاه سلبی و منع دائم کودک در استفاده از رسانهها، نگاه ایجابی داشته باشند تا بتوانند فرصتها و نقاط قوتی که رسانه میتواند در اختیار فرزندان بگذارد را بشناسد و به آنها معرفی کنند و همانند یک میانجی بین فرزندان و رسانهها قرار گیرند.
این اتفاق نمیافتد مگر والدین امروزی با نقش والدگری رسانهای خود بیشتر آشنا شوند؛ این موضوع در عصر حاضر یکی از ملزومات زندگی رسانهای و یکی از سبکهای فرزند پروری است.
ایمنا: علاوه بر والدین، ارگانها و سازمانهای مختلف در افزایش سواد رسانهای جامعه نقش دارند. نقش آنها به چه صورت است و تا کنون چه اقداماتی در راستای آن صورت گرفته است؟
نصیری: بعد از والدین، آموزشهای رسمی که در آموزش و پرورش و دانشگاهها اتفاق میافتد و در مراحل بعد، ارگانهای دیگر از وزارت فرهنگ و ارشاد تا صدا و سیما میتوانند این مسئولیت را به عهده بگیرند اما تا وقتی بستر این فضا در منازل مهیا نباشد، حتی آموزش در مدرسه با توجه به تناقض آموزهها با فضای خانه، زیاد مؤثر نخواهد بود.
مهمترین نهاد در این موضوع، آموزش و پرورش است؛ کتاب تفکر و سواد رسانهای از سال ۱۳۹۵ وارد آموزشهای رسمی ما شد؛ اما این موضوع با تأخیر اتفاق افتاده و بهتر است آموزش سواد رسانهای از مهدها و پیشدبستانی آغاز شود؛ بزرگترین مشکل در این حوزه، فقدان طرح درس برای این مقطع سنی و عدم وجود سرفصل برای معلمان به لحاظ محصولات رسانهای یا محتوایی است.
دو نکته در سواد رسانهای که همیشه پررنگ است؛ کلید واژههای تفکر انتقادی و پرسش آگاهانه است که دانشآموزان باید از سنین پایین یاد بگیرند و تأخیر در آموزش آن باعث میشود آموزههای سواد رسانهای به هدفی که مد نظر دارد، نرسد؛ در مقاطع بعدی دانشگاهها، پژوهشگران فعالان سواد رسانهای و انجمن سواد رسانهای ایران میتوانند مهمترین متولیان این حوزه باشند ولی بهترین سنین یادگیری از مقاطع پایین تحصیلی است.
کد خبر 729564منبع: ایمنا
کلیدواژه: سواد رسانه ای آموزش سواد رسانه ای اهمیت سواد رسانه ای رسانه کتاب تفکر و سواد رسانه ای شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق سواد رسانه ای سواد رسانه ای رسانه ها قرار وسیله ای رسانه ای داشته باشیم رسانه ها رسانه ای پیام هایی مهارت ها آموزه ها پیام ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۹۲۹۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فناوری هشدار دهنده بلعیده شدن باتری ابداع شد
به گزارش خبرگزاری علم و فناوری آنا به نقل ازپاپ سای ، باتریهای لیتیومی طی دو دهه اخیر تقریبا در تمام تجهیزات الکترونیکی از کنترل از راه دور گرفته تا ساعتهای هوشمند و صدها وسیله دیگر، تعبیه شده و اکنون به یک ابزار کاملا معمولی خانگی تبدیل شده اند.
همین در دسترس بودن باتری موجب شده هر روز بر تعداد کودکانی که باتریهای کوچک را میبلعند نیز افزوده شود. آمارها حاکی از آن است طی سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ در آمریکا بیش از ۷۰ هزار و ۳۰۰ گزارش از خورده شدن باتری توسط کودکان به فوریتهای پزشکی داده شده است. از این تعداد حدود ۸۵ درصد مربوط به باتریهای دکمهای بوده است.
کمیسیون ایمنی محصولات مصرفی آمریکا هشدار میدهد جدا از خطر خفگی، مواد شیمیایی موجود در باتری در صورت بلعیده شدن، طی چند ساعت میتواند باعث آسیب دیدگی شدید بدنی و حتی مرگ شود. همچنین، جریان الکتریکی تولید شده در اثر واکنش بزاق با باتری میتواند به طور همزمان بافت بدن را بسوزاند و منجر به عوارض بالقوه کشنده تری شود.
اکنون شرکت «انرجایزر» «Energizer» به منظور کمک به رفع نگرانیهای مداوم سلامت عمومی با سازمان غیرانتفاعی ایمنی کودکان «ریسس پرپس» «Reese's Purpose» برای طراحی باتری دکمهای ایمنتر و همچنین بسته بندی مقاومتر برای کودکان همکاری میکند.
این شرکت در جدیدترین باتریهای سکهای شکل خود، به غیر از یک پوشش تلخ و غیر سمی که به طور فزایندهای روی محصولات مشابه یافت میشود، باتریها را در ظرفی قرار داده برای باز کردن آن به قیچی نیاز است. اما اگر کودکی توانست آن را باز کند و ببلعد، والدین تقریبا فورا میتوانند متوجه شوند آیا لازم است با اورژانس تماس بگیرند یا خیر.
این باتری که به عنوان «فناوری هشدار رنگی» توصیف میشود، وقتی با رطوبت، مانند بزاق دهان مخلوط شود، از قسمت پایین نقطه دار و منفی باتری، رنگ آبی غیرسمی و استاندارد غذایی آزاد میکند.
بر اساس اعلام Energizer، این باتریها تقریبا به اندازه یک اونس نوشیدنی ورزشی طعم دار رنگ دارند و پس از چند بار شستشو با آب یا مسواک زدن از بین میروند.
با این حال، صرف نظر از نوآوریهای محافظت از کودکان، والدین در صورت مشکوک شدن به بلع باتری، باید فورا کودک را به مراکز درمانی برسانند.
مرکز ملی سم کاپیتال نسبت به القای استفراغ هشدار میدهد و در عوض توصیه میکند درصورتی که باتری بلعیده شد، به کودک بالای ۱۲ ماه، عسل بدهند.
انجام این کار میتواند باتری بلعیده شده را بپوشاند و در نتیجه تا رسیدن به مراکز درمانی، سوختن شیمیایی بافت داخلی بدن را به تاخیر میاندازد. با این حال، کودکان زیر یک سال نباید عسل بخورند، بنابراین باید به سرعت آنها را به اورژانس برای عکسبرداری با اشعه ایکس رساند.
انتهای پیام/